دو رویکرد تحلیل بنیادی

رویکردهای تحلیل بنیادی در بورس

بررسی دو رویکرد تحلیل بنیادی رایج در بورس

هدف شما در تحلیل بنیادی شناخت شرکت‌هایی است که ارزش واقعی آن‌ها بیش از قیمت بازاری آن‌ها باشد. چرا؟ به این دلیل که شما اعتقاد دارید درصورتی‌که آن سهم را بخرید و شرایط تغییر اساسی نداشته باشد قیمت سهم به ارزش واقعی خود خواهد رسید و بازدهی مورد انتظارتان را کسب خواهید نمود.

اینکه بخواهید ارزش سهم را حساب کنید خود شامل فرایندی است که از شناخت شرکت شروع می‌شود و تا محاسبه شرکت ادامه خواهد داشت.

باید بگوییم که دو رویکرد در تحلیل بنیادی وجود دارد: رویکرد بالا به پایین و رویکرد پایین به بالا. گفتیم که رویکرد پایین به بالا برای افراد مبتدی کاربردی‌تر و رویکرد بالا به پایین برای افراد نسبتاً حرفه‌ای مناسب‌تر است.

رویکردها کجا به کار می‌آیند؟

در جواب باید بگوییم که پس از شناخت شرکت، باید به سراغ انتخاب یکی از این رویکردها رفت.رویکرد بالا به پایین از اقتصاد جهانی شروع می‌کند، سپس اقتصاد داخلی، وضعیت صنعت و بررسی و تحلیل شرکت‌های موجود در آن صنعت.

اما در رویکرد پایین به بالا یک شرکتی نظر شما را بنا به دلایلی جلب می‌کند سپس به سراغ صنعت آن شرکت می‌روید و اقتصاد داخلی و درنهایت بازارها و اقتصاد جهانی. در ادامه می‌خواهیم به یک مثال کاربردی از این دو رویکرد بپردازیم تا کامل در ذهن شما جای گیرد.


رویکرد پایین به بالا

تصور کنید شما در مصاحبه‌ای از مدیران شرکت ذوب‌آهن اصفهان، مطلع می‌شوید که این شرکت برنامه بهره‌برداری از طرح تولید خطوط ریل راه‌آهن را دارد. بنا بر تحلیلی که شما انجام می‌دهید و برآورد می‌کنید به این نتیجه می‌رسید که این طرح اوضاع و شرایط این شرکت را بهبود خواهد بخشید.

مختصر بگوییم که شما می‌گویید که این شرکت وضعیت بنیادی خوبی خواهد داشت. حال مرحله بعد به سراغ صنعت فولاد در داخل کشور می‌روید که ببینید آیا وضعیت مناسبی دارد یا خیر؟

طرف حساب این صنعت تا چه میزان با دولت است؟ بازار محصولات این صنعت داخلی است یا خارجی؟ تعرفه واردات محصولات این صنعت به داخل کشور چگونه است؟ در کل به دنبال مزایا و مشکلات این صنعت خواهید بود.

پس از اینکه به این نتیجه رسیدید این صنعت در داخل وضعیت مطلوبی دارد باید به سراغ اقتصاد داخلی بروید و در جستجوی این باشید که آیا در آینده وضعیت اقتصاد کلان داخلی چگونه خواهد شد؟

نرخ تورم، نرخ بهره(سود)،تراز تجاری، نرخ ارز، بودجه کشور و … در چه جهتی حرکت خواهد کرد. اگر مشاهده کردید که وضعیت اقتصاد کلان به شکلی است که فرصت برای سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه را فراهم می‌آورد به سراغ آخرین مرحله، یعنی تحلیل بازار جهانی خواهید پرداخت.

آیا وضعیت اقتصادی کشور چین(بزرگ‌ترین تولیدکننده و مصرف‌کننده فولاد) مناسب است؟ تقاضا و عرضه برای این محصول متعادل خواهد بود؟ عوامل تأثیرگذار بر قیمت جهانی این محصول(شاخص دلار آمریکا، قیمت جهانی نفت، ارزش یوان، تعرفه گمرکی در چین، قیمت جهانی سنگ‌آهن به‌عنوان مواد اولیه و …) چه شرایطی خواهند داشت؟

اگر مرحله آخر هم به نتیجه مثبت رسیدید بخش اعظمی از مرحله دوم، یعنی پیش‌بینی وضعیت و عملکرد شرکت را گذرانده‌اید.


رویکرد بالا به پایین

در مثال قبل رویکرد پایین به بالا را برای شرکت ذوب‌آهن گفتیم. در مثالی دیگر برای این رویکرد(بالا به پایین)، فرض کنید قیمت جهانی محصول اوره افزایش قابل‌توجهی داشته است و می‌خواهید ببینید چه شرکت‌هایی در بازار سرمایه از این موضوع منتفع خواهند شد.

پس قیمت جهانی این محصول(اوره) عاملی می‌شود که شما به سراغ صنعت پتروشیمی در داخل بیایید و ببینید که کدام شرکت‌ها از این صنایع هستند که از این امر تأثیر می‌پذیرند.

با بررسی به این نتیجه می‌رسید که شرکت‌های فروشنده محصول اوره شامل پتروشیمی پردیس، پتروشیمی خراسان، پتروشیمی کرمانشاه، پتروشیمی شیراز و … هستند که با تحلیل این ۴ شرکت پی می‌برید که وضعیت و شرایط پتروشیمی خراسان از هم‌گروهی‌های خودش مناسب‌تر است و شما برای خرید سهام این شرکت وارد مرحله بعد یعنی ارزش‌گذاری سهام آن می‌شوید.

 


مقالات مرتبط با تحلیل فاندامنتال:


فیلتر طلایی بورس،دوست قدرتمند تو
چه سهمی بخرم که سود کنم؟
سایت های مهم بورسی کدامند؟
کتاب های بورس و بازارسرمایه